رکسانا جون و خونه مادرجون
دوشنبه با خاله فهیمه قرار گذاشتیم که بریم خونه مادرجون اینا . خاله جون میخواست بره سرکار و بعد بره دنبال حنا و امیرحسین و بعد بیاد که من و شما از صبح رفتیم خونه مادرجون تا خاله جون بیاد .
این لباس و مامان اینترنتی برات خریده
توت فرنگی من
فدات بشم من که هواست به مادرجون پرت شد و به مامان نگاه نمی کردی
سکینه خانم آرسام پسر فائزه رو آورد که 3 ماهی از شما بزرگتره . من شما رو گذاشتم پیش هم و ازتون عکس انداختم و آرسام با تعجب نگات میکرد.
فدات بشم من که همیشه زول میزنی به دوربین
جیگر من شما از خودت صدا درمی آوردی و آرسام میزد زیر گریه من و مادرجون هم میخندیدیم . سکینه خانم آرومش میکرد دوباره شما صدا در می آوردی و باز آرسام میزد زیر گریه و ما میخندیدیم .خوشم اومد که دخترم پسر بزرگتر از خودش رو حریفه و به گریه اون اصلاً اهمیت نمی دادی و کار خودت رو میکردی .بعد بابایی اومد دنبالمون بریم خرید و کارمون طول کشید و نتونستیم بریم خونه مادرجون و بدقولی کردیم و خاله جون و بچه ها رو ناراحت کردیم . سه شنبه هم خاله جون مرخصی گرفته بود ولی مامان وقت آرایشگاه داشت و صبح ساعت 8 رفتیم دنبال دخترعمو زهرا و با هم رفتیم آرایشگاه زهرا شما رو نگه داشت و من کارهامو کردم و خاله هم رفت خرید و باز هم نتونستیم همدیگرو ببینیم و خاله جون ناهار خونه مامان عمو بود و ما هم اومدیم خونمون . راستی مونا همون که مامان رو برای جشن عقد و عروسی درست کرده بود شما رو دید و شما براش میخندیدی بعد گفت چه دختر مهربونی . بعد شما بغل زهرا بودی یکدفعه گریت گرفت بعد مونا گفت کچل گریه هم بلدی بعد همه خندیدیم .مونا منو به یکی معرفی کرد و گفت عروسم بوده من گفتم دخترم هم عروس خودته گفت وای نه تا اون موقع کار نمیکنم گفتم کاری ندارم کار هم نکنی باید دختر منو شما درست کنی و بعد خندید . الهی قربون دخترم بشم من . کی شما عروس میشی فدات شم من
دختر من 2 روزه یاد گرفتی و جیغ میزنی مدام و پشت هم . البته جیغ هات هم دوستداشتنی و شیرینه . مامان فدای خودت و جیغ جیغات بشه .