رکسانا جون و خونه تکونی
بهت قطره دادم تو هم جدیداً یاد گرفتی و لبهات رو فشار میدی رو هم و با دهنت صدا درمیاری و با آب دهنت به قول بابایی بادکنک درست میکنی . الهی قربونت بشم من که انقدر بامزه میشی این حرکت و انجام میدی قیافت خوردنی میشه. موهای دخترم رو فشن کردم و دادم بالایی اینم عکسش .
قربونت بشم که تعجب کردی
سال جدید نزدیک است و همه دارن خونه تکونی میکنند . خونه ما تمیزه چون مادرجون آذر ماه قبل از اینکه شما بدنیا بیای اومد و خونه تکونی عید امسال ما رو زودتر انجام داد که دستش هم درد نکنه . ولی نمیدونم این همه خاک از کجا میاد ما نه پنجره باز میکنیم هم اینم که پرده های خونمون کلفته ولی باز هم هر روز باید گردگیری کنم . بعد گفتم عید دیگه منم کار کنم . البته با شما نمیشه خیلی کار کرد چون میخوای همش پیشت باشم و باهات حرف بزنم این شد که هر وقت خوابی کوتاه کوتاه کارها رو انجام میدم . رفتم سراغ آشپزخونه که بیدار بودی و منم گفتم ببرمت تا کمکم کنی . فدات بشم من کی شما میای و میگی مامان بده من تمیز کنم . الهی قربون دخترم بشم من .
هم داشتم با شما حرف میزدم هم ظرفهای حبوبات رو تمیز میکردم
قربونت بشم من که اینطوری نگاه میکنی و با خودت میگی مامان داره چیکار میکنه
اینجا آوردمت تا باز بذارمت که بازی کنی
قربون اون زبون کومچولوت بشم من که قشنگ درش میاری
اینجا هم دیگه خسته شدی و خوابت برد و منم به کارهام رسیدم . بابایی هم اومد و فرش ها و مبل ها رو شامپو فرش کشید و تمیز شدن . اینم از کارهای عید امسال ما.