اولین بار برگشتن رکسانا جون
جیگرم یک ماهش بود که چون برنمی گشت من گذاشتمش رو یکی از بالشت های خودمونو رفتم تو آشپزخونه خدا رحم کرد که بابا علی بود و داشت نگات میکرد یکدفعه برگشتی و داشتی با صورت به سمت زمین می افتادی که بابا تو این فاصله از بالشت تا زمین گرفتت و دیگه فهمیدم نباید تو ارتفاع بزارمت و باید همیشه رو زمین بزارمت . این عکس یه روزه دیگس که باز گذاشته بودمت و به کمر خوابیده بودی که یکدفعه برگشتی بابا علی هم ازت عکس گرفت اینم از یک زاویه دیگه ...
نویسنده :
مامان جوجو
16:08